شبکه جنبش راه سبز(جرس):
کانون توحید لندن، روز شنبه ۱۷ بهمن ماه ۸۸ میزبان دکتر عبدالکریم سروش، فیلسوف و محقق برجسته بود تا به تحلیل دو مفهوم "انقلاب و اصلاح" پرداخته و این دو روش ایجاد تحول و دگرگونی جوامع را، در راستای شکوفائی جنبش سبز و همچنین در آستانۀ سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب ۱۳۵۷مورد ارزیابی قرار دهد. وی انقلاب اسلامی 1357 را انقلابی "فاقد تئوری" دانست که "در آن هیچ فیلسوفی در بطنش نبود و اصولا از فلسفه و فکر بریده بود و در آن از تئوری نیز خبری نبود". لذا "با توجه به همین فقدان تئوری و محاسبات، انقلاب ایران بعد از سالها به نقطه ای رسید که مردم آن دوباره همان مطالبات اولیۀ انقلاب را دارند." به نظر دکتر سروش "حکومت جمهوری اسلامی اگر فضا را بیش از این ببندد، جنبش اصلاحی را به جنبشی انقلابی تبدیل خواهد کرد و گله ای هم از کسی نباید داشته باشد؛ چرا که یک حرکت کوچک در یک نظام بسته، می شود یک انقلاب بزرگ." وی یکی از وظایف جنبش سبز را "تحقق این وعدۀ انقلاب" - یعنی خاتمۀ استبداد - ذکر کرد.
دکتر سروش در مقدمه سخنان خود با تاکید بر اینکه یکی از دلایل عمدۀ برگزیدن این بحث را "تقارن زمانی" با سالگرد پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ذکر کرد و خاطرنشان نمود عنوان و محور گفتار را بنا به جهاتی "انقلاب و اصلاح" مورد انتخاب قرار دادم و نه "انقلاب یا اصلاح"؛ چرا که بحث انتخابِ "یا انقلاب" "یا اصلاح"، از گفتمان های (discourse) قبل از انقلاب ۵۷ بود و ما اینک یا را حذف کرده و به جای آن و گذاشته ایم که دلیل آن را هم خواهیم گفت. ایشان همچنین تصریح کرد "دراین اندیشه بودم که چه بر سَرِ ما آمده است که بعد از سه دهه که از انقلاب گذشته، هنوز محتاجیم که در باب انقلاب و اصلاح سخن بگوییم و ابهامات موجود را بزداییم. آیا سی سال تجربۀ انقلابی کافی نبوده است که ما در مورد انقلاب ذهن روشنی پیدا کرده و خصائص آن را شناخته باشیم؟ "
وی سپس بعنوان پیش نیاز بحث، به کتاب "انقلاب یا اصلاح*" حاوی گفتگوهای کارل پوپر (طرفدار پارادایم اصلاحات) و هربرت ماکوزه (حامی نظریۀ انقلاب و عضو مکتب فرانکفورت**) اشاره کرده و خاطرنشان ساخت در آن دوران (سه دهه پیش و قبل از آن)، نظریۀ انقلاب گفتمان غالب و برتر جامعه محسوب می شد و واژۀ انقلاب همه جا با ارزش مثبت همراه بود و اصلح و ارزش برتر و "نسخۀ علاج" دردهای جوامع فتوا داده می شد و هرجا نیز که قرار بود عمل یا فردی مورد ستایش قرار گیرد، وصف انقلابی برای وی آورده می شد.
دکتر سروش سپس افزود "اما یکی از دلایلی که ما در جا نزده و قدری از موضع پیشین خود فراتر آمده ایم، این است که گفتمان آن دوران اکنون زیر سوال رفته و اگر روزی توجیه اعمال یا افراد با وصف انقلابی امکان پذیر بود، امروز چنین چیزی امکان پذیر نیست و این محصول تجربه ای ست که بر ما هویدا شده است."
دکتر سروش همچنین جنبش سبز مردم ایران را ادامۀ همین تلاشی خواند که در صدد است به دیگران تفهبم و تاکید کند "به دنبال یک انقلاب مجدد نیستند؛ بلکه در پِیِ اصلاح وضع موجودند و این نه تماما به خاطر ترس از حکومت و نه به خاطر این است که مبادا حکومت آنها را به برانداز بودن متهم کند -که البته چنین واهمه ای هم هست- بلکه یک تجربۀ تازه ای پدید آمده است و ما درسی جدید از تاریخ خودمان گرفته ایم که به چنین نقطه ای رسیده ایم."
ایشان در این زمینه تاکید کرد که حکومت در ایران بسیار زیرک تر از آن است که گول الفاظ انقلاب یا اصلاح را بخورد و اگر کسانی در کشور بنام انقلاب یا اصلاح یا کمتر از آن در صدد تغییر وضع موجود باشند، سریعا و به سهولت توسط حکومت شناسائی خواهند شد، بنابراین "نفی انقلاب ولی ملتزم به اصلاحات بودن"، فلسفۀ دیگری دارد که تماما سیاسی نیست بلکه حکایت از یک نوع پختگی و بلوغ عقلانی می کند که ما بویژه جوانان ما- آنرا حاصل کرده ایم و همین نسل جوان نمونۀ بسیار واضحی در این زمینه می باشد که به خوبی مُراقب و مُناظر اوضاع است تا تجربه های تلخ پیشین تکرار نشود.
--
کبک آگاه است
به امـــــ/\ـــــد آزادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر